خاطرات - شهید حسین خرازی
شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۸۵، ۱۰:۱۷ ب.ظ
توی عملیات خیبر دستش قطع شده بود بعد از مدتی شنیدیم حسین از بیمارستان مرخص شده و برگشته. ازسنگر فرماندهی سراغش رو می گرفتیم.
گفتند: «رفته سنگر دیده بانی»
-رفته طرف ما ؟ توی سنگر دیده بانی هم نبود. چشمم افتاد به دکل دیده بانی . رفته بود آن بالا ؛ روی نردبان دکل. بهش گفتم: « حسین آقا ! اون بالا چی کار می کنی شما؟»
گفت: « کریم! ببین. با یه دست تونستم چهار متر بیام بالا. دو روزه دارم تمرین می کنم. خوبه نه؟!»
گفتم: « چی بگم والا؟»