سیاسی ـ «وحدت» از حرف تا عمل!
پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، دولتهای استکباری به ویژه آمریکا و انگلیس و برخی دیگر از دولتهای اروپایی نظیر فرانسه و ... که آشکارا علیه نظام اسلامی ایران به پا خواستند، بسیاری از دنبالههای داخلی آنها ازجمله خاتمی، موسوی، کروبی و خیلیهای دیگر ـ که ذکر نام همه آنها در این وجیزه نمیگنجد ـ فریب ظاهر امر را خوردند و به خیال خام خود که دیگر کار انقلاب تمام است، تراوشات درونی ذهن خود را که مدتها منتظر به ظهور رساندن آن بودند، علنی کردند.
باید به این سه دروغگوی جیرهخوار غرب فهماند که ابتدا پاسخی برای جرایمی که مرتکب شدهاند بیابند، تا آنگاه مردم بسنجند که آیا میشود با اینان وحدت داشت یا خیر! |
اینان غافل از تفاوت آنچه در کشورهایی نظیر اوکراین و گرجستان رخ داده و با موفقیت همراه بود، تصور میکردند که نظام ولایی ایران نیز چیزی شبیه این کشورهاست که با چند تحصن و بستن پارچههای رنگی حکومت آن تغییر کند!
خاتمی، موسوی و کروبی پس از ادعای اتهامات گوناگون علیه نظام از قبیل تقلب در انتخابات، تجاوز به زندانیان، کشته شدن افراد ادعایی ـ که بعدها مشخص شد همگی آنها هیچگاه کشته نشدند و همگی زنده هستند ـ و دهها جرم دیگر، هنگامی که مشاهده نمودند هیچکدام از ترفندهای آنان مثمر ثمر نگشته است بهناچار دست به حربه جدیدی زدند که در ادامه میخوانید.
آری، در چنین شرایط سختی، تنها راه برون رفت از این شکست مفتضحانه برای این سه نفر، مطرح نمودن طرحهایی نظیر طرح وحدت ملی میتواند باشد. وحدتی که هیچکدام از آنها به هیچ وجه به آن اعتقادی ندارند. زیرا اگر کوچکترین اعتقادی به آن داشتند اعمالی از قبیل تظاهرات غیرقانونی در خیابان ها و آتش زدن اموال مردم و دهها جرم دیگر را آن هم به دلیل ادعاهای دروغین مانند تقلب در انتخابات و تجاوز به زندانیان و ... که تمامی آن ها، هرگز ثابت نشد، انجام نمیداند.
جاودانه با یاد و خاطره شهدای والا مقام وحدت، شهید شوشتری و همرزمان شهیدش که در بیابانهای سیستان به معنای واقعی کلمه در صدد تحقق وحدت بودند.
کسانی به طرح وحدت ملی اعتقاد دارند که در سایه ولایت فقیه ـ آن هم در عمل و نه در حرف ـ مانند «نورعلی شوشتری» ها برای اعتلای نظام جمهوری اسلامی و ایجاد وحدت بیشتر میان برادران شیعه و سنی سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط دور دست و محروم ایران اسلامی از جان، مال، خانه و کاشانه و همه دلبستگیهای خود میگذرند تا کوچکترین تعدی به نظام ولایی ایران وارد نشود، تا جایی که نه تنها در زمان حیات خود موجبات وحدت در جامعه اسلامی را فراهم مینمایند، بلکه ریخته شدن مظلومانه خونشان نیز بهانهای دیگر میشود برای وحدت بیشتر مردم مسلمان ایران!
حال باید دید کدامیک از این سران ـ به اصطلاح ـ اصلاحات چنین خصوصیتی دارند. این یک موضوع بدیهی است که رهبران اصلاحات که در مواقع خطر دم از وحدت میزنند، هیچگاه به این واژه مقدس کوچکترین اعتقادی ندارند و نگارنده هیچ شک ندارد که در خلوت خود به این واژه از اعماق وجود پوزخند میزنند.
در چنین شرایطی باید به این سه دروغگوی جیرهخوار غرب فهماند که ابتدا پاسخی برای جرایمی که مرتکب شدهاند بیابند، تا آنگاه مردم بسنجند که آیا میشود با اینان وحدت داشت یا خیر!
روح اله قمری