شعر ـ انتظار
دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۸۸، ۰۷:۳۷ ب.ظ
رفتی نیامدی و سفر دلفریب شد نا آشنای کوچه پشتی رقیب شد
تاریخ آشنایی ما را بهم زدند تقویم روی میز تو با من قریب شد
دل را به جرم پرسه زدن دار می زنم مهربان ترین نگاه تو بر من صلیب شد
آن جمعه ها که نبودی به نام عشق فالی گرفتم آیه ی امن یجیب شد
یادش بخیر لحظه ی آخر سبد سبد گل بود و خنده بود و نگاهت که سیب شد
۸۸/۱۲/۰۳