چند ماهی است که زنان، مردان، دختران و پسران مسلمان مان در فلسطین اشغالی و به خصوص نوار غزه در سختی روزگار می گذرانند. مردمی که به دلیل انتخاب دولت مبارز حماس، باید تاوان استقلال طلبی و دموکراسی خواهی خود را این گونه بپردازند. چند ماهی می شود که مردم مظلوم غزه دیگر آب و غذا و برق و انرژی را با دغدغه اتمام آن در آینده نزدیک که همین چند روز پیش بود استفاده می کردند و حالا چند روزی است که دیگر هیچ کدام آن ها را ندارند.
این شب ها غزه دیگر برق ندارد، این یعنی؛ کودکان غزه دیگر نمی توانند برنامه های کودک را در تلویزیون تماشا کنند اما این زیاد مهم نیست زیرا که دیگر نیازی به تماشای تلویزیون ندارند، آن ها هر روز یک صحنه جذاب! در خیابان ها به صورت مستقیم برای تماشا دارند. تا دیروز صحنه شهادت زن و مرد و کودک به وسیله گلوله آن ها را سرگرم می کرد، اما امروز گرسنگی و تشنگی آن ها را با نوع جدیدی از مرگ آشنا می کند! صحنه ها زیاد هستند و سرگرمی برای کودکان بسیار! و چه سخت است انتظار کودک فلسطینی، او که می داند مانند همبازی شهیدش از گرسنگی خواهد مرد!
اما با بیمارستان های بدون برق چه باید کرد؟! چند روزی می شود که دیگر تجهیزات و کپسول های اکسیژن بیمارستان ها کار نمی کنند و آن کودک در انتظار مرگ تدریجی، چه زیبا به بازی روزگار سرگرم شده است. نمی دانم بیمارستان غزه چند بیمار دارد، فرقی نمی کند! مهم این است که میان بیمارستان و خیابان و کوچه تفاوتی نیست چون هر دو از امکانات بی بهره اند.
با تمام این اوصاف نگاهی به این روزهای غزه ما را به یاد شعب ابی طالب می اندازد. روزگاری که تمام کفر، تمام اسلام را محاصره کرده بود و به تعبیر امروزی ها «تحریم». روزگاری که پیامبر گرامی اسلام(ص) با اصحاب گرامی شان سه سال در کمترین سطح زندگی روزگار می گذراندند و سران کفر را در راه رسیدن به اهدافشان ناکام گذاشتند و همه دانستند که اسلام پیروز گشت، امروز هم به خواست خدا این چنین خواهد شد.

حال در این اوضاع وخیم غزه، سران مرتجع عرب کنفرانس ادیان برگزار می کنند. آن هم با حضور نمایندگان آمریکا و رژیم صهیونیستی که مصببان اصلی مظلومیت مردم غیور فلسطین هستند. محفلی که در آن آخوندهای درباری ـ نظیر «شیخ طنطاوی» رئیس دانشگاه الازهر مصر ـ با سران کفر ـ آن هم با افتخار ـ دست می دهند و به ریش مردم غزه پوزخند می زنند.
از سران جبهه کفر انتظاری نبود و نیست، اما از سران پست عربستان و اردن و مصر و برخی دیگر از کشورهای عربی انتظار می رفت که کمی غیرت از خود نشان می دادند. اما افسوس که مال های حرام، آن چنان شکم های اینان را پر کرده است که چیزی به نام غیرت و انسانیت، دیگر برای آن ها محلی از اعراب ندارد. آنان بویی از شرافت نبرده اند. دیگر نمی توان از این حرام زادگان مسلمان نما انتظار شرافت داشت، باید این شکم بارگان حرام خوار را از مسند قدرت به زیر افکند.
ای مسلمانان آزاده عربستان و اردن و مصر! و ای تمام آزادی خواهان جهان!
دیگر نمی توان به امید این دولت مردان و پست صفتان نشست. باید به پاخواست. باید سلاح در دست گرفت. سرنوشت شما در دستان خودتان است. بدانید که هیچ عذری از شما پذیرفته نیست. در این برهه، سکوت فقط یک معنا دارد و آن همیاری با ستمگر است.

براستی چند سالی می گذرد که نام خیابان «شهید خالد اسلامبولی» را به انتفاضه تغییر داده اند. آن هم به بهانه ارتباط با رژیم صهیونیستی مصر! اما همه می دانیم که راه حل مشکل فلسطین فقط و فقط در مبارزه و استقامت ختم می شود و بس.
گرامی باد یاد و خاطره برادر شهیدمان خالد اسلامبولی، این اسطوره جهان مقاومت. به تأسی از این شهید بزرگ باید به پاخواست!
برخیز ای برادر!
فردا دیر است، برخیز!
روح الله قمری
۱۴ آذر ۱۳۸۷