خاطرات جبهه و جنگ ـ زخم شانه (شهید مهدی باکری)
چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۸۹، ۰۲:۰۹ ق.ظ
خیلی اصرار کردم تا بگوید.
گفت: باشه وقتی رفتیم بیرون.
گفتم: امکان نداره. باید همین جا توی حموم بهم بگی.
زخم طناب بود. روی هر دو شانه اش. |
قسمم داد و
گفت: تا من زنده ام نباید واسه کسی تعریف کنی ها.
...
زخم طناب بود. روی هر دو شانه اش.
از بس جنازه شهدا را آورده بود عقب.
کتاب یادگاران 3 ـ ص 82
۸۹/۱۲/۱۸