افق روشن

لازمه انتقال فرهنگ، وجود ارتباط است

افق روشن

لازمه انتقال فرهنگ، وجود ارتباط است

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افق روشن» ثبت شده است

شما لب چهارراه ایستادی. یک دختر زیبا، یک خانم زیبا پشت فرمان است. یک چند ثانیه ای یک نگاه به این میکنی. عجب تکه ای است! شد... نگاهش کردی. آنوقت ازدواجت شش ماه عقب می افتد. هی میروی، نمی شود.
می گوید: به خاطر اینکه باقلوا خوردی، از بشقاب پلو محروم شدی. «کم من لقمة من اکلاتی» امیرالمؤمنین فرمود: گاهی یک لقمه جلوی اشتها را می گیرد. شما یک باقلوا را بخوری، اشتهایت نصف می شود....

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۰:۱۹
روح اله قمری

میل خود را حق خود ندانیم.
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن، بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غب غب انداخت و گفت:
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش می‌چرخه، اون سال اول عروسی که دایم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۳:۴۵
روح اله قمری

خواهرم!  چه می گوییم فرزند شهید را؟

 

 

 اثر چادر سیاه تو کمتر از اثر خون شهید نیست!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۸۵ ، ۲۱:۳۷
روح اله قمری

شهید حسین خرازی

آنان که رفتند کاری حسینی کردند

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۸۵ ، ۲۲:۴۰
روح اله قمری

 

گفتند حسین خرازی را آورده اند بیمارستان. رفتم عیادت . از تخت آمد پایین، بغلم کرد.

گفت: «دستت چی شده ؟» دستم شکسته بود. گچ گرفته بودمش

گفتم: «هیچی حاج آقا! یه ترکش کوچیک خورده ، شکسته» خندید.

گفت «چه خوب! دست من یه ترکش بزرگ خورده ، قطع شده.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۸۵ ، ۲۲:۳۲
روح اله قمری

دکتر چهل وپنج روز بهش استراحت داده بود. آوردیمش خانه عصر نشده ، گفت: « بابا! من حوصله ام سر رفته»

گفتم: « چی کار کنم بابا ؟»

گفت: « منو ببر سپاه ، بچه هارو ببینم .»

بردمش. تا ده شب خبری نشد ازش. ساعت ده تلفن کرد ، گفت: «من اهوازم . بی زحمت داروها مو بدید یکی برام بیاره.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۸۵ ، ۲۲:۲۱
روح اله قمری

  توی عملیات خیبر دستش قطع شده بود بعد از مدتی شنیدیم حسین از بیمارستان مرخص شده و برگشته. ازسنگر فرماندهی سراغش رو می گرفتیم.

گفتند: «رفته سنگر دیده بانی»

-رفته طرف ما ؟ توی سنگر دیده بانی هم نبود. چشمم افتاد به دکل دیده بانی . رفته بود آن بالا ؛ روی نردبان دکل. بهش گفتم: « حسین آقا ! اون بالا چی کار می کنی شما؟»

گفت: « کریم! ببین. با یه دست تونستم چهار متر بیام بالا. دو روزه دارم تمرین می کنم. خوبه نه؟!»

  گفتم: « چی بگم والا؟»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۸۵ ، ۲۲:۱۷
روح اله قمری

 رفتیم توی شهر و یک اتاق کرایه کردیم. بهم گفت: «زندگی ای که من می کنم سخته ها» گفتم: « قبول» برای همه کاراش برنامه داشت؛ خیلی هم منظم و سخت گیر.غذا خیلی کم می خورد. مطالعه خیلی می کرد. خیلی وقت ها می شد روزه می گرفت. معمولا همان روزهایی هم که روزه بود می رفت کوه. به یاد ندارم روزی بوده باشد که دونفرمان دو تا غذا از سلف دانشگاه گرفته باشیم. همیشه یک غذا می گرفتیم، دو نفری می خوردیم .خیل وقت ها می شد نان خالی می خوردیم.

شده بود سرتاسر زمستان ، آن هم توی تبریز ، یک لیتر نفت هم توی خانه مان نباشد.کف خانه مان هم نم داشت، برای این که اذیتمان نمکند چند لا چند لا پتو و فرش و پوستین می انداختیم زمین.

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۸۴ ، ۲۲:۵۴
روح اله قمری

شهید مهدی باکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۸۴ ، ۲۲:۴۹
روح اله قمری

 سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم. تقسیممان که کردند، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز بهم نساخت ، بد جوری مریض شدم. افتاده بودم گوشه خوابگاه . یکی از بچه ها برایم سوپ درست می کرد و ازم مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمی شناختمش. اسمش را که از بچه ها پرسیدم، گفتند: «مهدی باکری»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۸۴ ، ۲۲:۳۰
روح اله قمری

 4/3/1367ه.ش.

حمله ارتش بعثی عراق به شلمچه و اشغال این منطقه.

 12/3/1367ه.ش.

 انتصاب حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی به نیابت فرمانده کل قوا.

 23/3/1367ه.ش.

 آغاز عملیات بیت المقدس 7، با رمز «یا ابا عبدالله الحسین (ع)»، در شلمچه، با تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که به انهدام 1 هواپیما، و بیش از 60 تانک و نفربر و 200 خودرو نظامی، کشته و زخمی شدن 18 هزار و 200 عراقی و دوهزار و دویست نظامی انجامید.

24/3/1367ه.ش.

 آغاز حمله ارتش بعثی عراق به ماووت و اشغال بخشی از این منطقه در 8 روز بعد.

 25/3/1367ه.ش.

اظهار خرسندی کویت از اشغال شلمچه ، به دست ارتش عراق.

 29/3/1367ه.ش.

 حمله ارتش بعثی عراق و منافقین به منطقه مهران، که به اشغال این منطقه و واگذاری آن به منافقین انجامید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۸۴ ، ۱۹:۵۹
روح اله قمری

4/4/1367ه.ش.

حمله ارتش بعثی عراق به جزایر مجنون و نواحی شمالی کوشک و طلائیه و اشغال این مناطق، پس از بمباران‌های وحشیانه شیمیایی و هوایی.

7/4/1367ه.ش.

حمله ناموفق ارتش اشغالگر عراق به محور شاخ شمیران، که با مقابله رزمندگان اسلام روبرو شد.  

9/4/1367ه.ش.

عراق شهر ماووت را اشغال کرد.

12/4/1367ه.ش.

هواپیمای ایرباس 300 جمهوری اسلامی ایران با شماره پرواز 655، در پنجمین دقیقه پرواز از فرودگاه بندر عباس به دبی، بر فراز آب‌های بین‌المللی خلیج فارس، در ساعت 22/10 دقیقه، با اصابت 2 موشک استاندارد 2 که به دستور ناخدا ویل راجرز (فرمانده ناو آمریکایی وینسنس) شلیک شده بود سقوط کرد و 290 سرنشین آن ـ 248 ایرانی و 42 نفر تبعه هند و پاکستان و امارات عربی متحده و یوگسلاوی ـ شامل 156 مرد و 53 زن و 57 کودک 2 تا 12 ساله و 8 کودک زیر 2 سال و 16 خدمه هواپیما قربانی شدند؛ بعدها ناخدا راجرز از رئیس جمهوری آمریکا نشان افتخار گرفت.

21/4/1367ه.ش.

حمله 11 لشکر ارتش عراق به منطه غرب شوش و دزفول تا دهلران و اشغال بخش وسیعی از این مناطق.

26/4/1367ه.ش. 

تسلیم نامه حضرت آیت الله خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت، به خاویر پرزدکوئیار، دبیر کل سازمان ملل متحد، درباره تصمیم جمهوری اسلامی ایران مبنی بر پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۸۴ ، ۲۳:۱۳
روح اله قمری

 نام: حسن(غلامحسین)

نام خانوادگی: باقری(افشردی)

تاریخ تولد: 25/12/1334

تاریخ شهادت: 9/11/1361

سن شهادت: 27 سالگی

محل شهادت: فکه جنوبی

آخرین سمت: جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران

تولد و کودکی                                      

به روز سوم شعبان 1375 ه.ق مطابق با 25 اسفند سال 1334 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود. والدینش به عشق و محبت ابا عبدالله‌ الحسین (ع) و از باب تیمن و تبرک، نام «غلامحسین» را بر او نهادند و به دنبال آن در سن دو سالگی در سفر کربلا او راه همراه خود بردند.

پدرش که در تربیت وی، جدیت زیادی داشت از همان طفولیت او را با خود به مسجد و هیات و مراسم عزاداری سرور شهیدان می‌برد. این حضور معنوی باعث شد که او در آن ایام عضو فعال و موثر هیات نوباوگان محبان ‌الحسین (ع) گردد.

غلامحسین دوره دبستان را در مدرسه مترجم ‌الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی تهران به پایان رساند.

             

   فعالیت های قبل از انقلاب  شهید باقری همزمان با تحصیل، در کلاسهای حدیث و مباحث مربوط به حضرت صاحب‌ الزمان (عج) که در مسجد صدریه دایر می‌گردید، شرکت می‌کرد. از کلاس سوم دبیرستان فعالیت فرهنگی خود را با ایجاد کتابخانه در این مسجد، به همراه تنی چند از همفکرانش شروع کرد و در راستای کسب آگاهیها و رشد فکری خویش، ضمن مطالعه و تحقیق پیرامون مباحث مذهبی، جلسات سخنرانی را در جمع دوستانش برگزار می‌نمود. در سال 1354 پس از اخذ دیپلم ریاضی، در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی شهر ارومیه تحصیلات عالی خود را آغاز کرد. در این ایام علاوه بر مطالعه منظم و انسجام یافته در زمینه مسائل اسلامی، با سخنرانی در جمع دانشجویان و برقراری کلاسهایی در زمینه اصول عقاید برای دانش‌آموزان مدارس، فعالیت مذهبی خود را دنبال می کرد و بارها با بعضی از اساتید غربزده که فرهنگ اسلامی را انکار و مظاهر منحط غربی را ترویج می‌نمودند، به بحث می‌نشست و ماهیت آن فرهنگ و عوامل غربزده را افشا می‌کرد. از این رو، وی به عنوان یک عنصر مذهبی و فعال حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخته بود، که در نهایت به دلیل این فعالیتها پس از یک سال و نیم تحصیل، از دانشگاه اخراج گردید. در این ایام در جواب یکی از نزدیکانش که به او گفته بود: تو یک سال و نیم از عمرت را بی‌خود تلف کردی. پاسخ می‌دهد: من وظیفه‌ام را ...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۸۴ ، ۰۰:۱۷
روح اله قمری

شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۸۴ ، ۰۰:۵۶
روح اله قمری

۳سال زندان برای مورخ انگلیسی منتقد هولوکاست

مورخ انگلیسی که به بررسی مستند افسانه هولوکاست پرداخته بود، در دادگاهی در «وین» به سه سال حبس محکوم شد. «دیوید ایروینگ» 67 ساله پس از هفت ساعت محاکمه و اعلام حکم دادگاه گفت «بسیار شوکه» شده است و اضافه کرد تقاضای تجدیدنظر در این حکم خواهد کرد. این در حالی است که هواداران او در سالن دادگاه فریاد زدند: «استوار باش!». مورخ انگلیسی در طول محاکمه خود سعی کرد منطق استدلال های خود به ویژه در مورد عدم وجود اتاق های گاز در «اشویتس» را توضیح دهد. «ایروینگ» که از زمان بازداشتش در نوامبر 2005 در اتریش در زندان به سر می برد، پیش از آغاز محاکمه نیز گفت واقعاً مسخره است که انسان به خاطر حرف هایی که 17 سال پیش گفته زندانی و محاکمه شود. او به خبرنگاران نیز گفت به جای واژه «هولوکاست» ترجیح می دهد از «تراژدی یهودیان در جنگ جهانی دوم» سخن بگوید. «دیوید ایروینگ» در گذشته نیز بارها -به ویژه در انگلیس و آلمان- محکوم شده و در نیوزیلند نیز ممنوع الورود شده است. او از جمله گفته بود اتاق های گازی که در «اشویتس» به توریست ها نشان می دهند، «قلابی» هستند و پس از جنگ توسط لهستانی ها ساخته شده اند.

این مورخ انگلیسی نویسنده کتاب «جنگ هیتلر» است که در سال 1977 منتشر و در آن سعی شده از بار منفی اقدامات نازی ها و هیتلر و مسئولیت او در کشتار 6 میلیون یهودی در اردوگاه های مرگ نازی ها کاسته شود. او حتی تأکید کرده بود که «هیتلر» دوست یهودیان بوده است. محاکمه دیوید ایروینگ در حقیقت یادآور محاکمه گالیله در دادگاه های قرون وسطایی است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۸۴ ، ۱۹:۳۹
روح اله قمری