افق روشن

لازمه انتقال فرهنگ، وجود ارتباط است

افق روشن

لازمه انتقال فرهنگ، وجود ارتباط است

۳ مطلب در اسفند ۱۳۸۸ ثبت شده است

عید نوروزاز معلی بن خنیس روایت است که گفت: به محضر امام صادق علیه السلام در روز نوروز وارد شدم که فرمود:

می دانی امروز چه روزی است؟ گفتم: فدایتان شوم ، این روز روزی است که عجم آن را بزرگ می دارند و در آن هدیه می دهند . ابوعبدالله صادق علیه السلام گفت: قسم به بیت عتیقی که در مکه است (کعبه) این نیست مگر برای امری قدیمی که آن را برایت می گویم تا آن را بفهمی. گفتم: ای سید من! اگر این از جانب شما آموخته شود برای من دوست داشتنی تر است از اینکه اموات من زندگی کنند و دشمنان من بمیرند.

نوروز که می­آید ما منتظر فرج آل محمد(صلی­الله­علیه­وآله­وسلم) هستیم، زیرا نوروز از روزهای ما و از روزهای شیعیان ما است، شما آن را از دست دادید و پارسیان آن را نگه داشتند.

پس حضرت فرمود:

ای معلی! روز نوروز روزی است که:

1. الله از بندگان پیمان گرفت که او را عبادت کنند و بر او شریکی قرار ندهند

2. به رسل و حججش ایمان آورند و به ائمه علیهم السلام ایمان آورند

3. اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده و بادها در آن وزیدن گرفته اند و زینت زمین در این روز آفریده شده

4. روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی استقرار یافت

5. روزی است که در آن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین را بر شانه هایش گذاشت تا بتهای قریش را از بالای بیت الحرام سنگ زند و بشکند و همینطور است درباره ابراهیم علیه السلام

6. روزی است که نبی صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابش امر کرد که با علی علیه السلام به اسم امیرالمؤمنین بیعت کنند و در آن روز بیعت دوم واقع شد

7. آن روزی بود که علی علیه السلام به اهل نهروان ظفر یافت و ذوثدیه (صاحب دو پستان) را کشت

8. روزی است که قائم ما و ولاة الأمر ظهور می کنند و آن روزی است که قائم ما علیه السلام بر دجال ظفر می یابد و او را در زباله دانی کوفه به دار می کشد و روز نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن در پی فرج هستیم برای اینکه آن روز از ایام ما و ایام شیعه ماست که عجم آن را حفظ کرده در حالی که شما آن را ضایع کردید.

و فرمود: نبی­ای از انبیاء از پروردگارش سؤال کرد که چگونه این قومی را که خارج شده اند زنده می کند که خداوند به او وحی کرد که بر قبور آنان آب بپاشد. در این روز که اولین روز از سال ایرانیان است پس زنده شدند و زندگی کردند در حالی که تعدادشان سی هزار نفر بود و بدین سان پاشیدن آب در نوروز سنت شد.


منبع: مستدرک ‏الوسائل ج: 6 ص: 35۳

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۸۸ ، ۲۱:۲۰
روح اله قمری

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمهنگام تولد پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) ابلیس در میان فرزندان خود فریاد کشید که همه نزد آن آمدند و پرسیدند چرا بى تاب و نگران شده‌اى؟

ابلیس در پاسخ گفت: واى بر شما امشب چهره آسمان و زمین دگرگون شده، و موضوع عظیمى براى من رخ داده که از زمان عروج عیسى به آسمان تاکنون برایم رخ نداده است، بروید به جستجو بپردازید چه اتفاقى افتاده است؟!

ابلیس گفت: آیا مرا در او بهره‌اى است؟

جبرئیل فرمود: خیر

ابلیس گفت: آیا در امت او بهره‌اى است؟

جبرئیل فرمود: آرى

ابلیس گفت: به همین اندازه راضى و خشنودم.

همه آنها در سراسر زمین متفرق شدند و به جستجو پرداختند و سپس نزد ابلیس آمدند و گفتند: چیز تازه‌اى رخ نداده است.

 

ابلیس گفت: من خودم به جستجو مى‌پردازم و جریان را کشف مى‌کنم، پس به روى زمین آمد و همه جا را گشت و تا این که به سرزمین مکه رسید؛ دید سراسر حرم مکه پر از فرشتگان است خواست وارد حرم گردد فرشتگان بر او فریاد زدند.

از نهیب فرشتگان به عقب بازگشت، سپس به صورت گنجشکى شد و از جانب کوه حراء(که در یک فرسخى مکه بود) داخل حرم شد، ناگهان جبرئیل بر او فریاد زد: برگرد، خدایت تو را لعنت کند!

ابلیس گفت: یک سوالى دارم بگو امشب در زمین چه اتفاقى رخ داده است؟

جبرئیل فرمود: محمد(صلى الله علیه و آله) متولد شده است.

ابلیس گفت: آیا مرا در او بهره‌اى است؟

جبرئیل فرمود: خیر

ابلیس گفت: آیا در امت او بهره‌اى است؟

جبرئیل فرمود: آرى

ابلیس گفت: به همین اندازه راضى و خشنودم.


منبع: منتهى الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 18

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۸۸ ، ۱۲:۰۸
روح اله قمری

رفتی نیامدی و سفر دلفریب شد                         نا آشنای کوچه پشتی رقیب شد     

 تاریخ آشنایی ما را بهم زدند                         تقویم روی میز تو با من قریب شد

دل را به جرم پرسه زدن دار می زنم                          مهربان ترین نگاه تو بر من صلیب شد      

آن جمعه ها که نبودی به نام عشق                         فالی گرفتم آیه ی امن یجیب شد         

       یادش بخیر لحظه ی آخر سبد سبد                         گل بود و خنده بود و نگاهت که سیب شد    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۸۸ ، ۱۹:۳۷
روح اله قمری