افق روشن

لازمه انتقال فرهنگ، وجود ارتباط است

افق روشن

لازمه انتقال فرهنگ، وجود ارتباط است

زهرا رهنورد

امروز تو یکی از شبکه های اجتماعی خواندم:

در اینجا میخوام از نوع زهرا رهنورد براتون استدلال کنم که در انتخابات تقلب شده است!

به آرای مشهد یه نگاهی بیندازید!

کل آرا: ۱۲۶۵۰۱۸

حسن روحانی: ۴۷۰۱۳۷

قالیباف: ۴۱۳۴۶۸

سعیدجلیلی: ۲۰۹۶۵۲

همه میدانیم که قالیباف و جلیلی فرزند مشهد هستند!

پس مردم مشهد هیچ وقت فرزند خود را رها نمی کنند و به روحانی که فرزند سمنان است رأی بدهند!

پس در انتخابات تقلب شده است!

پ.ن: زهرا رهنورد در سال 88 در مصاحبه با بی بی سی فارسی استدلال کرده بود چون میرحسین داماد لرستان است آنها هیچ وقت داماد خود را رها نمی کنند و به احمدی نژاد سمنانی رأی بدهند!

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۵۰
روح اله قمری

محمدرضا عارفدر مناظره فرهنگی آقای عارف به دفاع از آقایان شجریان و فرهادی پرداخت. همان فیلمساز و خواننده ای که با نگاه های سکولاری خود ـ و بر خلاف موازین شرعی اسلام ـ به راحتی در کنار زنان و دختران بی حجاب ظاهر می شوند و با آنان دست داده و عکس یادگاری می گیرند. به عنوان یک فعال فرهنگی چند سوال از آقای عارف و حامیانش دارم. خوب است که پاسخ منطقی و به دور از عوام فریبی ارائه شود، چرا که افکار عمومی آگاه، منتظر پاسخ است؛

خوب است که پاسخ منطقی و به دور از عوام فریبی ارائه شود، چرا که افکار عمومی آگاه، منتظر پاسخ است.

1. لطفا تعریف خود از سکولاریسم فردی و اجتماعی را صراحتا بیان نمایید تا مردم مومن و شریف ایران اسلامی بهتر با دیدگاه هایتان آشنا شوند.

2. آقای عارف چگونه می توان در مقام نشر فرهنگ و هنر اسلامی از افرادی چون فرهادی و شجریان که بدیهی ترین اصول اسلامی ـ مصافحه و دست دادن با زن نامحرم و بی حجاب ـ را زیر پا گذاشته اند دفاع کرد و آنان را هنرمندان مرز و بوم اسلامی خواند؟

3. اصولا هنرمندان قرآنی و دینی در کدام بخش از تفکرات فرهنگی تان جای دارند که حتی یک بار هم در مناظره فرهنگی از آن ها یادی نکردید؟

4. آیا از نظر شما عدم جمع آوری ماهواره و رفع فیلترینگ مهم تر است یا ارائه یک برنامه فرهنگی منسجم و متقن؟ و اگر ارائه برنامه فرهنگی مهم است چرا در مناظره فرهنگی تان از آن خبری نبود و نیست؟!

5. از انحلال خانه سینما ناراحت بودید در دفاع از خانه سینما سخن گفتید. لطفا بفرمایید کدام یک از مواضع سرشبکه های خانه سینما را می پسندید؟ برای مثال نظرتان در رابطه با نگاه فمینیستی خانم "م.ز" که از مسئولان این خانه می باشد چیست؟

از شما ـ که ادعای شفافیت در کلام را دارید ـ انتظار است مواضع تان را به صورت شفاف در این زمینه بیان کنید و از صحبت های مبهم و  دو وجهی بپرهیزید.

آقای عارف! در جامعه اسلامی ایران، دغدغه اصلی مردم از بعد فرهنگی، انزوای افراد سکولاری چون شجریان، فرهادی، و یا موضوعاتی چون ماهواره و فیلترینگ نیست، و برعکس شما مردم به اصول کلی تری همچون ارائه دیدگاه و گفتمان مبتنی بر تربیت اسلامی و تفکر شیعی می اندیشند.


روح اله قمری
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۲
روح اله قمری

علی مطهری"ولی من امروز توصیه‌ای به آقای جلیلی دارم و آن این است که شما که از جهاد اصغر سربلند بیرون آمده‌اید خوب است که در جهاد اکبر هم سرافراز باشید. شما خود بهتر از هرکس دیگری می‌دانید که تجربه کافی و صلاحیت لازم برای ریاست جمهوری را ندارید و عده‌ای برای رسیدن به اهداف خود شما را به درون صحنه هُل داده‌اند. الانسان علی نفسه بصیر. انسان به نفس خودش آگاه است. پیشنهاد می‌کنم انصراف بدهید و ابزار دست دیگران واقع نشوید. انشاء‌ا... برای دوره‌های بعد کاندیدا شوید."

شما که در دوران جهاد اصغر انقلاب، در تلاش و جهاد! برای گرفتن مدرک دانشگاهی خود بودید

جملات بالا حرف هایی است که آقای علی مطهری درباره کاندیداتوری آقای سعید جلیلی گفته اند.

فقط یک سوال:

آقای مطهری! مثل شمایی که ـ بنا به شواهد ثبت شده تاریخ انقلاب ـ در جهاد اصغر و جهاد اکبر انقلاب پرونده تاریکی دارد، آیا اجازه دارد شخصی چون سعید جلیلی را که به گفته خودتان سربلند جهاد اصغر انقلاب است نصیحت کند؟

آقای دکتر! شما که در دوران جهاد اصغر انقلاب، در تلاش و جهاد! برای گرفتن مدرک دانشگاهی خود بودید، آیا اصولا چنین اجازه ای دارید؟!


روح اله قمری

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۴
روح اله قمری

خانم زهرا مصطفوی!

اخیراً در نامه ای خطاب به حضرت امام خامنه ای و در مقام دفاع از صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی جهت کاندیداتوری ریاست جمهوری یازدهم، خواهرانه تذکر داده اید! که اشتباه رخ داده در تصمیم شورای نگهبان را تصحیح نمایند. نگارنده در این وجیزه قصد بررسی درستی یا نادرستی عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی را ندارد اما منظور و هدف این نوشته نکته ای است که شما در نامه تان آورده اید، که همان کلمه "خواهرانه" می باشد.

شما در نامه تان امام خامنه ای را "ولی فقیه" و" رهبری انقلاب" خطاب نموده اید. روی سخن نگارنده به این است که اگر طبق مطالب نامه تان، امام خامنه ای را ولی فقیه و رهبر انقلاب می شناسید که دیگر بکار بردن عبارت "خواهرانه" محلی از اعراب ندارد. بزرگترین اشتباه و ظلم امت به ولی فقیه و امام جامعه این است که امت و پیروان، خود را برادر، خواهر و یا فرزند این جایگاه تصور نماید.

بدانید که رابطه ولایت با ما در مقام امام و مأموم است؛ این رابطه، رابطه مطاع و مطیع، رابطه مقلَد و مقلِد است.

تصور اشتباهی که عموما خود آقای هاشمی رفسنجانی به آن مبتلا هستند و خود را برادر رهبر انقلاب خطاب می کنند!! و یا حتی برخی از مسئولین از جمله آقای احمدی نژاد ـ که رابطه خود را با امام جامعه رابطه پدر - فرزندی می پندارند.

خواهر گرامی، خانم مصطفوی!

رابطه امام و امت هیچگاه به مقام "پدر ـ فرزندی"، "برادر ـ برادری" و "برادر ـ خواهری" قابل تنزل نمی باشد و بدانید که رابطه ولایت با ما در مقام امام و مأموم است؛ این رابطه، رابطه مطاع و مطیع، رابطه مقلَد و مقلِد است.

حال تکلیف خود را با نامه تان مشخص نمایید، که آیا ولی فقیه برادر شماست، یا امامتان؟

اگر پاسخ "امام" است که همان بهتر کلمه "خواهرانه" را از نامه تان حذف نمایید، و اگر پاسخ "برادر" است، لطفا کلمه "ولی فقیه" را از نامه تان حذف نمایید.


روح اله قمری

بازنشر در:

8دی

محشر نیوز

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۲۰
روح اله قمری

آقای علی مطهری، نماینده مجلس نهم با اشاره به نفوذ هاشمی در برخی کشورهای عربی تاکید کرده: نفوذ وی موجب بهبود وضع ایران در جهان عرب می‌شود. علاوه بر آن شناخت دنیا از ایشان قطعاً روی روابط ایران و جهان تاثیر مثبت خواهد گذاشت! حال سوال اینجاست که، آقای مطهری، به زعم شما کدام کشور عربی با ما مشکل دارد؟

اگر منظورتان همان پادشاه شرابخور عربستان است که با ریال گرانبهایش سر شیعیان بحرین را تا بناگوش بریده است و در فتنه 88 کمک مالی بسیار به جریان فتنه نمود،

اگر منظورتان همان حاکم شرابخور عربستان است که با ریال گرانبهایش سر شیعیان بحرین را تا بناگوش بریده و در فتنه 88 کمک مالی بسیار به جریان فتنه نمود؟ یا همان حاکمان شکم پرستی که هزینه می کنند برای سرکوب بشار اسد و حزب الله لبنان و جبهه مقاومت، یا همان ها که به تروریست های مخالف سوریه کمک می کنند تا جنایت کنند و قبر حجربن عدی را نبش کنند؟

که ما با آنها رابطه ای نداریم، نمی خواهیم داشته باشیم، و چرا باید رابطه داشته باشیم؟

آنها به خونمان تشنه اند و لزومی ندارد ما با آنان رابطه خوب داشته باشیم، وقتی گفتمانشان از اساس و ریشه با ما مشکل دارد!

اما اگر منظورتان از اعراب، حاکمانی همچون عراق و حکومت بشار اسد و سید حسن نصرالله و گروه های مقاومت هست که همین الان هم رابطه بسیار قوی و خوبی با ما دارند، تا جایی که ضربات زیادی بر پیکره استکبار تا همین حالا زده اند.

لطفا منظورتان را از اعراب دقیق بیان کنید. کدام یک را می گویید؟ خواهان رابطه خوب با کدامشان هستید؟


روح اله قمری

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۶:۵۵
روح اله قمری
خاطره:
با حاج احمد متوسلیان کار داشتیم، رفتیم اتاق فرماندهی، اما نبود.
یادمون افتاد که روز چهارشنبه است و وقت نظافت.
رفتم طرف دستشوئی ها، آنجا بود و در حال شست و شو، رفتم سطل رو ازش بگیرم اما نداد!
گفتم: شما چرا حاجی؟!
همین طور که کار می کرد، گفت: یادت باشه! فرمانده موقع جنگ برادر بزرگتر همه حساب میشه، اما در بقیه مواقع، کوچک ترین و حقیرترین برادر اون ها...
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۲۸
روح اله قمری
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی

از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی

گاهی اگر در چاه مانند پدر آه

اندوه مادر را حکایت کرده باشی

گاهی اگر زیر درختان مدینه

بعد از زیارت استراحت کرده باشی

گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا

آیینه یی را غرق حیرت کرده باشی

در سال های سال دوری و صبوری

چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی

حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند

گاهی نمازی را امامت کرده باشی

یا در لباس ناشناسی در شب قدر

از خود حدیثی را روایت کرده باشی

یا در میان کوچه های تنگ و خسته

نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی

پس بوده یی و هستی و می آیی از راه

تا حق دل ها را رعایت کرده باشی

پس مردمک های نگاه ما عقیم اند

تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی!


نغمه مستشار نظامی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۱۱
روح اله قمری
همسایه سایه‌ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
 
وقتی انیس لحظه تنهایی‌ام تویی
تنها دلیل اینکه من اینجایی‌ام تویی
 
هر شب دلم قدم به قدم می‌کشد مرا
بی‌اختیار سمت حرم می‌کشد مرا
 
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل می‌کند آدم کنار تو
 
حالی نگفتنی به دلم دست می‌دهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
 
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مریم کنار تو
 
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
 
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین‌تر است ماه محرم کنار تو
 
ما در کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری‌ات شدیم
 
ما با تو در پناه تو آرام می‌شویم
وقتی که با ملائکه همگام می‌شویم
 
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکر و زنها کنیزهات
 
زیباترین خاطره‌هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
 
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر آیینه دیدنیست
 
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
 
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
 
اعجاز این ضریح که همواره بی‌حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
 
من روی حرف‌های خود اصرار می‌کنم
در مثنوی و در غزل اقرار می‌کنم
 
ما در کنار دختر موسی نشسته‌ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته‌ایم
 
اینجا کویر داغ و نمک‌زار شور نیست
ما روبروی پهنه دریا نشسته‌ایم
 
قم سال‌هاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته‌ایم
 
بوی مدینه می‌وزد از شهر ما، بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته‌ایم
 
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه‌ها که کشیدی ببخشمان
 
من هم دلیل حسرت افلاک می‌شوم
روزی که زیر پای شما خاک می‌شوم...

اسم شاعر را نمیدانم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۴۰
روح اله قمری

چند وقتی می شود که ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر کارش را در رشت آغاز نموده و جلسات خوب و بی وقفه ای را با هم دارند. مصوباتی هم دارند، که من از آن بی خبرم، و یا بهتر بگویم رمقی ندارم برای پیگیری اخبار مصوباتشان.

فقط نمی دانم چرا چیزی از این جلسات بیرون نمی آید. و یا شاید آن گونه که باید بیاید نمی آید.

بگذریم....

به دوستان خود بگویید!!

... امروز از خیابان مطهری می گذشتم، نکته ای جالب دیدم. گفتم شاید برای شما هم جالب باشد. این بود که، دوربین ۵ مگاپیکسلی GLX ایرانی خود را درآوردم تا شما هم بی نصیب نباشید از آنچه که من دیدم.

عکس اول

 

عکس دوم

 

عکس سوم

آدرس جهت اطلاع دوستان و آشنایان:

کلانشهر رشت ـ خیابان شهید مطهری ـ به سمت ساغریسازان ـ روبروی مسجد بادی الله ـ گالری صحرا

به دوستان خود بگویید!!!


روح اله قمری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۷
روح اله قمری

به: کارگزینی سپاه ساری

از: پاسدار عملیات ذبیح الله عالی

موضوع: کسر نمودن حقوق ماهیانه

محترماً به عرض می رسانم چون اینجانب دارای چهار هکتار زمین زراعتی آبی و خشکه می باشم و دارای درآمد زیاد می باشد و همین طور حقوق من زیاد می باشد. لذا درخواست می نمایم که در اسرع وقت از حقوق ماهیانه من حدود دوهزار تومان کسر نمایید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد.

آمین ذبیح الله عالی

ذبیح الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۵۳
روح اله قمری

آقا مجتبی تهرانیاسفند ماه سال 80 بود، حدود 11 سال پیش، که ناگهان خبری تمام جامعه ایران را تحت تأثیر خود قرار داده بود.

احمدرضا عابدزاده عقاب ایران و آسیا بعد از شرکت در یک مراسم عروسی به طور ناگهانی به کما رفته بود. یادم می آید در آن دوران همه و همه، از کودک و جوان و زن و مرد برای این اسطوره فوتبال ایران دست به دعا برده بودند، و چه خوب رسانه ملی در آن زمان به رسم ادب و به پاس زحمات این فرزند ایران اسلامی مردم را از لحظه لحظه وضعیت ایشان باخبر می کرد و از مردم می خواست برای سلامتی او دعا کنند.

چرا رسانه ملی نمی خواهد جوانان بدانند، که آقا مجتبی تهرانی که بود، چگونه زیست و چگونه مُرد؟

مردم هم سنگ تمام گذاشتند و یادم می آید با آنکه نام بیمارستان بستری شدن عابدزاده اعلام نشده بود اما باز هم جوانان و نوجوانان متوجه محل استراحت این بازیکن شده بودند و پشت درهای بیمارستان کسری دست به دعا برداشته بودند و ....

... قریب یک ماه پیش بود که خبر بیماری معلم اخلاق آیت الله آقا مجتبی تهرانی را در یکی از سایت ها دیدم.

هرچه منتظر ماندم تا ببینم آیا خبری در رسانه ملی منتشر می شود یا خیر، نشد که نشد.

تا اینکه وقتی چند روز پیش حضرت آقا را در حال نماز بر پیکر این مرد بزرگ مشاهده نمودم، ناگهان دلم گرفت.

که چرا نفهمیدیم آقا مجتبی تهرانی که بود، چگونه زیست و چگونه مُرد.

و اینکه چرا رسانه ملی نمی خواهد جوانان بدانند، که آقا مجتبی تهرانی که بود، چگونه زیست و چگونه مُرد؟


روح اله قمری

بازنشر این مطلب در:

8دی

پیک دانشجو

فرزند انقلاب

سنگری ها

هادی نت

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۲۰:۲۹
روح اله قمری

مردان قانونباز هم انتخابات، و باز هم هیاهو، و باز هم تبلیغات، و باز هم رأی به هر صورت، و باز هم خرید رأی، و انگار جا افتاده که هرکس پول داشت نماینده است. می گویید نه؟ بهتر است دوباره به لیست رأی آوردگان بزنیم و ببینیم چند تایشان بدون خرید رأی آورده اند.

حالا که قرار است هر کس پول بیشتری داشت، هر کس تبلیغات پرحجم تری انجام داد، هر کس بیشتر فحش داد، و بسیاری از هرکس های دیگری که نماینده شهر ما باشند و بشوند وکیل! ما، و خدمتگزار! ما، و خیلی چیزهای دیگر ما، یک پیشنهاد خیلی کاربردی داریم که نه سیخ بسوزد و نه کباب، و نه کاندیداهای بیچاره و حامیان داغتر از خودشان، که اینقدر بی خوابی و استرس نداشته باشند.

نماینده ای که با خرید رأی نماینده می شود که قرار نیست به درد عموم مردم بخورد!

 از دور بعد به صورت رسمی به کلیه کاندیداهای محترم که فقط و فقط درد خدمت! دارند و خدای نکرده کیسه ای ندوخته اند! خواسته شود که تمامی دارایی های خود و عیال خود، و دوستان و آشنایان و اقوام خود، و همه دوستداران متمول و بیچاره خود، و کسانی که فقط در راه خدا و بدون هیچ چشمداشتی! به آنها کمک می کنند را در یک روز و ساعت معین و تحت الحفظ  به یک مکان معین مثلا میدان شهرداری بیاورند و در یک لحظه کل دارایی آنها برآورد شود، و هر کس بیشترین دارایی را داشت به عنوان نماینده معرفی گردد.

با این شرط که پس از معلوم شدن نتیجه، کسی حق انصراف و بازگشت پول را نداشته باشد. در این صورت بدون کلی استرس و تحمیل مخارج اضافی به دولت و نهادهای درگیر، نماینده ما کاملا عادلانه! مشخص می شود. آنوقت کلی پول هم برایمان باقی می ماند، که می توان از آن برای آبادانی شهرمان استفاده نمود.

بالاخره نماینده ای که با خرید رأی نماینده می شود که قرار نیست به درد عموم مردم بخورد، پس همان بهتر که لااقل پولش را در راه خیر خرج کنیم.

البته جزئیات بیشتری از این طرح در اختیار است که در صورت علاقه مسئولان، حاضریم به صورت تفصیلی در اختیارشان قرار دهیم.


محمد صدیقی

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۰:۵۰
روح اله قمری

اردشیر قوام زادهآقای دکتر "اردشیر قوام زاده" رئیس پژوهشکده خون سرطان و سلول‌های بنیادی خون ساز دانشگاه علوم پزشکی تهران هستند. ایشان برترین محقق جهان در زمینه تحقیقات سرطان و خون در سال ۲۰۱۲ شناخته شدند و باید برای شرکت در همایش جهانی سرطان در آمریکا حاضر می شدند و جایزه خود را دریافت می کردند، ولی به دلیل کارشکنی آمریکایی ها موفق به این کار نشد. آنها نه تنها به دکتر ویزا ندادند بلکه اجازه ندادند که جایزه اش به ایران بیاید....

کمی انصاف داشته باشید، لطفا!

... یاد اتفاق مهم دیگری افتادم که همین چند روز قبل تر رُخ داده بود.

آقای "اصغر فرهادی" کارگردان فیلم "جدایی نادر از سیمین" را می گویم.

حال می توان به ارزش جایزه ایشان پی برد، که همین چند روز پیش علی رغم همه کارشکنی های آمریکایی ها نه تنها ویزای آمریکایش را گرفت، بلکه توانست در قلب آمریکا جایزه اسکار را از سینمای هالیوود برباید. کاری که آقای دکتر قوام زاده نتوانست ـ در رشته تخصصی خود ـ از عهده آن برآید.

حال روی سخنم به منتقدان آقای فرهادی است، که این همه به دریافت جایزه ایشان انتقاد کردند....

... کمی انصاف داشته باشید، لطفا!


روح اله قمری

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۱ ، ۲۱:۳۲
روح اله قمری

شهید آوینیعید سال ۷۲ با تعدادی از بر و بچه های قدیمی جنگ، به اتفاق شهید آوینی و اکیپش رفته بودیم فکه. جعفر ربیعی جانشین واحد تخریب لشکر ۲۷ که سال ۶۱ در همان جا اسیر شده بود، سعی می کرد تا افکار خودش را متمرکز کند و نقطه ای که مد نظر آوینی بود را پیدا کند.

مین ها و سیم خاردارها را پشت سر گذاشتیم تا رسیدیم به نقطه ای که کاسه ای شکل بود و داخل گودی قرار داشت.

آن آوینی همیشگی نبود؛ رفته بود توی لاک خودش …

آوینی با وسواس و دقت زیادی اطراف خودش را می پایید. لباس های پاره پاره، قمقمه ها و کلاه خودهای سوراخ سوراخ شده، سربندها، پوتین ها و هر چه را که اطراف خودش می دید. به مرتضی شعبانی گفت: مرتضی! از اینها فیلم بگیر. جعفر

ربیعی گفت: همین جا نقطه ای است که من اسیر شدم. این اطراف باید مقتل شهدا باشد. همین نزدیکی ها بود که بچه های مجروح را جمع کرده بودند که بعدا همه آنها به شهادت رسیدند. همین طور که داشتیم اطراف را می پاییدیم، یک دفعه سعید قاسمی گفت: یاحسین! نگاه کردیم؛ دیدیم اجساد تعداد زیادی از شهدا همین طور روی زمین فرش شده. از اینجا به بعد، دیگر آوینی، آن آوینی همیشگی نبود؛ رفته بود توی لاک خودش… و به گروهش گفت: بچه ها! برویم تهران و با یک اکیپ کامل تر بیاییم تا تصاویر اینجا را بگیریم. اینجا همان جایی است که یک عمر دنبالش می گشتم! به ۲ هفته نکشید که آمد و ساعت ۳۰ : ۰۸ صبح روز جمعه ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ خودش را به همان شهدایی رساند که عمری دنبال شان بود.


گلعلی بابایی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۱ ، ۰۷:۵۱
روح اله قمری

راهیان نور و چادرحدود هفت هشت سال پیش بود

 حوالی طلائیه بچه های تفحص چند تا شهید رو تازه پیدا کرده بودن و داشتند آنها را به طرف یادمان می آوردند پاره های پیرهن و کوله پشتی شهدا هم همراهشون بود؛

... می خواست از همونجا با چادر بره بیرون

از قضا یه کاروانی اومده بود که تیپ و ظاهر خوبی نداشتن، دختر بودن یه چندتایی شون یه جا جمع بودن و داشتن با وضعیت نامناسبی میگفتن و میخندیدن که در مسیر حرکت بچه های تفحص قرار داشتند.

نمیدونم چی شد، انگار اون بچه ها ناراحت شدن یا دلشون شکست یا هر چی که یکی شون کوله پشتی و پیرهن تفحص شده رو انداخت به سمت یکی از انها و با لحنی خون به دل گفت اینا برای شما رفتن، اینم باقی مونده شون ...

نمی دونم چی شد اون خانوم ترسید، شوکه شد، یا هر چی، شروع کرد به جیغ زدن و گریه کردن و دویدن؛ غائله ای شد ...

خلاصه گرفتن و نشوندنش ...

... و آبی،

... و دعوت به آرامشی!

شنیدم که خواسته بود همونجا براش چادر پیدا کنن ...

می خواست از همونجا با چادر بره بیرون  ...


منبع: وبلاگ "من چادرم را دوست دارم"

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۱۶
روح اله قمری