دختر زیبا

شما لب چهارراه ایستادی. یک دختر زیبا، یک خانم زیبا پشت فرمان است. یک چند ثانیه ای یک نگاه به این میکنی. عجب تکه ای است! شد... نگاهش کردی. آنوقت ازدواجت شش ماه عقب می افتد. هی میروی، نمی شود.
می گوید: به خاطر اینکه باقلوا خوردی، از بشقاب پلو محروم شدی. «کم من لقمة من اکلاتی» امیرالمؤمنین فرمود: گاهی یک لقمه جلوی اشتها را می گیرد. شما یک باقلوا را بخوری، اشتهایت نصف می شود....

میل خود و حق خود

میل خود را حق خود ندانیم.
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن، بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غب غب انداخت و گفت:
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش می‌چرخه، اون سال اول عروسی که دایم

نان سنگک

دیشب خواب پریشونی دیده بودم. داشتم دنبال کتاب تعبیر خواب می‌گشتم که مامان صدا زد امیر جان مامان بپر سه تا سنگک بگیر.

اصلا حوصله نداشتم گفتم من که پریروز نون گرفتم. مامان گفت خوب دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان هیچی نون نداریم. گفتم چرا سنگگ، مگه لواشی چه عیبی داره؟ مامان گفت می‌دونی که بابا نون لواش دوست نداره

 

گفتم صف سنگگ شلوغه. اگه نون می‌خواهید لواش می‌خرم. مامان اصرار کرد سنگک بخر، قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت بس کن تنبلی نکن مامان حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا، این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شستم. دیروز هم کلی برای خرید بیرون از خونه علاف شده بودم. داد زدم من اصلا نونوایی نمیرم. هر کاری می‌خوای بکن!

 داشتم فکر می‌کردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک می‌کنم باز هم باید این حرف و کنایه‌ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی.

حالا مامان مجبور میشه به جای نون برنج درسته کنه. این طوری بهترم هست. با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی می‌افتم رو دنده لج و اصلا قبول نمی‌کنم.

 

اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلا انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ده کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خسته‌اش کرده بود. اصلا حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی. راستش پشیمون شدم. کاش اصلا با مامان جر و بحث نکرده بودم و خودم رفته بودم. هنوز هم فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمی‌کرد.

 سعی کردم خودم رو بزنم به بی‌خیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصبابم خورد بود. یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد.

 مامان مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خورد می‌کرد. نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که می‌اومدم تصادف شده بود. مردم می‌گفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود.

گفتم نفهمیدی کی بود؟

 گفت من اصلا جلو نرفتم.

دیگه خیلی نگران شدم. یاد خواب دیشبم افتادم. فکرم تا کجاها رفت. سریع لباسامو پوشیدم و راه افتادم دنبال مامان. رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود.

یه نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم اما تا اونجا یک ساعت راه بود و بعید بود مامان اونجا رفته باشه هر طوری بود تا اونجا رفتم، وقتی رسیدم، نونوایی تعطیل بود. تازه یادم افتاد که اول برج‌ها این نونوایی تعطیله. دلم نمی‌خواست قبول کنم تصادفی که خواهرم می‌گفت به مامان ربط داره. اما انگار چاره‌ای نبود. به خونه برگشتم تا از خواهرم محل تصادف رو دقیق‌تر بپرسم.

دیگه دل تو دلم نبود. با یک عالمه غصه و نگرانی توی راه به مهربونی‌ها و فداکاری‌های مامانم فکر می‌کردم و از شدت حسرت که چرا به حرفش گوش نکردم می‌سوختم. هزار بار با خودم قرار گذاشتم که دیگه این اشتباه رو تکرار نکنم و همیشه به حرف مامانم گوش بدم وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و با تمام نگرانی که داشتم یک زنگ کشدار زدم. منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه اما صدای مامانم رو شنیدم که داد زد بلد نیستی درست زنگ بزنی؟!
تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه.
یه نقس عمیق کشیدم و گفتم الهی شکر، و با خودم گفتم قول‌هایی که به خودت دادی یادت نره

معراجی ها؛ فیلمی بدون گره داستانی

فیلم معراجی ها را در اکران جشنواره ای فیلم فجر دیدم.

انتظار داشتم حداقل های اخراجی های سه گانه را داشته باشد اما فیلم معراجی ها برخلاف آثار قبلی مسعود ده نمکی هیچ گره ای را ـ هرچند ضعیف ـ در طول داستان فیلم مطرح نمی کند و به عبارتی بیننده را با یک سردرگمی و خلاء در اواسط فیلم رها می کند. مخاطب هم برای اینکه شاید در انتها چیزی عایدش شود فیلم را تا انتها دنبال کرده غافل از این که حتی کارگردان اجازه نخواهد داد که بیننده خود در انتهای فیلم نتیجه ای را از آن استخراج کند.

در واقع جدای از چند سکانس زیبا و اثرگذار و البته برخی سکانس های طنز که کمی بیننده را می خنداند، چیز دیگری را نمی توان از این فیلم برداشت نمود.

در واقع جدای از چند سکانس زیبا و اثرگذار و البته برخی سکانس های طنز که کمی بیننده را می خنداند، چیز دیگری را نمی توان از این فیلم برداشت نمود.

با این وجود، گیشه این فیلم خبر از فروش موفق و میلیونی آن می دهد که تقریبا فروش خوبی است. اما به نظر می رسد بیشتر کسانی که معراجی ها را انتخاب کرده اند به دلیل ذهنیتی است که از آثار قبلی مسعود ده نمکی داشته اند در حالی که ساخت آثار با این درجه کیفیت ضربه زیادی به اعتبار این کارگردان موفق سینمای ایران خواهد زد.

---

روح اله قمری

سیاسی ـ حضرت آیت الله، یادتان که هست؟

"وقتی که اولین امضا را کردند دوباره اعتراضات شروع شد که چرا امضا کردید اما رهبری فرمودند آنچه که در گزارش آمده پیروزی است و من از تلاش ها تشکر می کنم. در نتیجه این بیانات بود که زبان افراد معترض بسته شد. گفته های رهبری در این سه مقطع به داد ما رسید و خاصیت ولایت فقیه همین است که مواظب باشد طغیان نشود."

جملات بالا بخشی از تحلیل آقای هاشمی رفسنجانی درباره توافق ژنو میان ایران و گروه 1+5 می باشد.

اگر جایگاه ولایت فقیه این است که مواظب یاشد در جامعه طغیان نشود، چرا شما همچون منتقدان امروز دولت اعتدال عمل نکردید؟

 اما یک سوال:

جناب آقای هاشمی!

از نقش بی بدیل ولایت فقیه در مدیریت حوادث مختلف پس از مذاکرات ژنو، و ـ به طور ناخودآگاه ـ از پذیرش مطیعانه امر ولایت از سوی منتقدان، به درستی یاد کردید.

سوال نگارنده این است که مطابق نظر خودتان، اگر جایگاه ولایت فقیه این است که مواظب یاشد در جامعه طغیان نشود، چرا شما همچون منتقدان امروز دولت اعتدال عمل نکرده، و در سال 88 و پس از آن برخلاف نظر ولی فقیه زمان عمل نموده و نقش پدری معنوی و جمع کننده را برای اصحاب فتنه آمریکایی ـ صهیونیستی سال 88 ایفا نمودید؟!

حضرت آیت الله، یادتان که هست؟

والسلام علی من اتبع الهدی

---

روح اله قمری

فرهنگی اجتماعی ـ پیامک های انبوه و ناپسند

"محصولات تقویتی *ویژه آقایان*

(وکیوم،قرص،قطره،لارجر،کینگ)

اطلاعات=ارسال1"

تصور کنید گیرنده این پیامک فاخر! دختر یا پسر 11-12 ساله خودتان باشد!

اشتباه نکنید! هدف از متن بالا تبلیغ کالا یا جنس خاصی نیست. بلکه منظور این است که چند روزی می شود که پیامک های مشابهی مانند متن فوق از طریق سامانه های ارسال انبوه پیامک، بین عموم مردم ارسال می شود. حال اگر مخاطب این پیامک جنسی، یک پسر و دختر نوجوان باشد، خودتان تصور کنید چه فاجعه فرهنگی در جامعه رخ می دهد. حال تصور کنید گیرنده این پیامک فاخر! دختر یا پسر 11-12 ساله خودتان باشد! کافی است آن را به شما نشان داده و سوال کند "پدر یا مادر، تبلیغات این پیامک برای تقویت چیست؟"

این چنین است که حریم عمومی جامعه ـ در مقابل چشمان غفلت زده مسئولین کم خاصیت فرهنگی مان ـ اسیر دست دلالان و تاجران می شود، و اینجاست که جای خالی پیوست فرهنگی در موضوعات مختلف فرهنگی اجتماعی جامعه و در غفلت مسئولان فرهنگی شهرمان به وضوح نمایان است.

---

روح اله قمری

سیاسی ـ مخالفان مذاکره با آمریکا

هفته قبل سر کلاس "اقتصاد و فرهنگ" دانشگاه نشسته بودم. از قضا بحث رسید به موضوعات روز و مخالفان مذاکره ایران و آمریکا.

رو به استاد و دانشجوها کرده و گفتم: "من هم مخالف مذاکره در شرایط کنونی با مظهر استکبار که همون آمریکاست هستم."

همینطور داشتم گوش می دادم به صحبت های استاد محترم که گفت: مخالفان مذاکره و رابطه میان ایران و آمریکا از سه دسته خارج نیستند؛ 1. دشمنان نظام جمهوری اسلامی و به خصوص رژیم صهیونیستی، 2. دلالان و تاجران تحریم ایران، 3. اُپوزیسیون خارج نشین. البته دلیل مخالفت هر یک را نیز بیان نمود. بعد از پایان صحبت استاد خواستم حرفی بزنم که کلاس به پایان رسید.

اما این هفته ابتدای کلاس اجازه گرفتم رفتم سر تخته.

دوباره سه گروه استاد را نوشتم: 1...، 2...، 3...

بعد رو به استاد و دانشجوها کرده و گفتم: "من هم مخالف مذاکره در شرایط کنونی با مظهر استکبار که همون آمریکاست هستم. دوستان، استاد گرامی می تونید بگید من جزو کدام دسته سه گانه هفته گذشته شما هستم؟" وقتی هیچکدام شان پاسخی ندادند، یک کادر زیر سه دسته قبلی کشیدم و گفتم یک گروه دیگر هم هستند که بر خلاف سه گروه و دسته قبلی موافق انقلاب و نظام جمهوری اسلامی هستند که اینجا در این کادر قرار دارند. بعد استدلال های خودم را عنوان کردم... استاد منصفانه وجود دسته چهارم را قبول کرد، بر خلاف برخی از دانشجویان...!

---

روح اله قمری

سیاسی ـ تحریفات هاشمی رفسنجانی و نعیمه اشراقی!

بیش ار دو هفته از نقل خاطره آقای هاشمی رفسنجانی در سایت شخصی اش گذشت. هاشمی نیز پس از بررسی بازخورد نامناسب خاطره سازی هایش در جامعه و با توجه به اعتراضات مستند و متقن مخالفان، نسبت به انتشار آن اظهار بی اطلاعی کرده و از پذیرش مسئولیت تحریف نظر امام درباره "حذف شعار مرگ بر آمریکا" شانه خالی کرد.

آقای هاشمی رفسنجانی؛ خانم نعیمه اشراقی؛ به نظر شما مردم ما سر سفره شام و ناهار عَلف می چرند، یا پُلو می خورند؟

دیروز هم نعیمه اشراقی مطلب توهین آمیزی را در مورد خانواده شهدا به حضرت امام(ره) نسبت داد، که پس از اعتراض عموم مردم، به طرز ناشیانه و سراسیمه اصل ماجرای خاطره گویی خود را در فیس بوک تکذیب کرد و برای جلوگیری از پیگیری ماجرا صفحه خود را کاملا حذف نمود.

فقط یک جمله: آقای هاشمی رفسنجانی؛ خانم نعیمه اشراقی؛ به نظر شما مردم ما سر سفره شام و ناهار علف می چرند، یا پُلو می خورند ؟

مردم را چه فرض کرده اید...؟

---

روح اله قمری

سیاسی ـ پیام خطرناک خاتمی

در جریان استقبال از آقای دکتر روحانی ـ رئیس جمهور محترم ایران ـ در بازگشت از سفر سازمان ملل متحد، اتفاقاتی در فرودگاه رخ داده که در این نوشتار قصد پرداختن به آن را ندارم. اما در بین نقل قول های منتسب به حواشی مراسم استقبال، نکته ای توسط سید محمد خاتمی گفته شده است که بسیار حائز اهمیت می باشد.

آقای سید محمد خاتمی در انتقاد از گروهی که آن ها را افراطیون خوانده، گفته است: «نقد با تخریب متفاوت است. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات می شود که اوایل این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.»

آیا آقای خاتمی قصد برنامه ریزی مجدد برای تکرار قتل های دوران اصلاحات را دارد؟

آیا "اعتدال" نیز همچون "اصلاحات" برای ادامه بقای خود نیاز به خون دارد؟

بی شک نقش سران اصلاحات و به خصوص آقای محمد خاتمی در وقایعی چون قتل های زنجیره ای و به تبع آن قتل سعید امامی ـ و آبروریزی ای که دستگاه اطلاعاتی دولت اصلاحات در آن زمان از خود بجا گذاشت ـ و حتی ترور نافرجام سعید حجاریان ـ که بعدها مشخص شد ضاربانش از افراد نزدیک به خود اصلاحات بوده اند ـ کم نبوده و اگر نگاهی موشکافانه به جریان ترورهای دوران اصلاحات بیاندازیم، می توان تأثیر این ترورها را در ادامه حیات سیاسی جریان اصلاحات به وضوح دید. ترورهایی که ضرباتی ناگوار بر نظام جمهوری اسلامی تحمیل نمود.

حال سوال اینجاست که آیا آقای خاتمی ـ از سران فتنه آمریکایی، صهیونیستی سال 88 ـ قصد برنامه ریزی مجدد برای تکرار قتل های دوران اصلاحات را دارد؟ و آیا "اعتدال" نیز همچون "اصلاحات" برای ادامه بقای خود نیاز به خون دارد؟

این سوالی است که یافتن پاسخ آن بسیار مهم است.

---

روح اله قمری

سیاسی ـ برخی حامیان فتنه، پشیمان از گذشته

در جریان رأی اعتماد به وزیران پیشنهادی دولت یازدهم به مجلس نکته جالبی رخ داد که بسیار جالب به نظر می­ آید. برخی از وزرای پیشنهادی آقای روحانی که متهم به دست داشتند در فتنه سال 88 بودند، به نوعی خود را از جریان فتنه مبرا دانسته و بعضا مواضع انقلابی خاص داشتند.

انسان با دیدن این ماجرا، ناخودآگاه به یاد اعترافات آقایان ابطحی، حجاریان، عطریانفر و ...  می افتد. آنگاه که پس از اعترافات شان بسیاری از عوامل ضد انقلاب، فتنه گران و حامیان شان، موضوع اعتراف را زیر سوال برده و آن را به شکنجه های طاقت فرسا بر متهمان و فشارهای زیاد بر خانواده آن ها منتسب می کردند.

ما این تغییر در مواضع را به فال نیک می گیریم و به این دوستان تبریک می گوییم. مبارک است انشاالله....

حال سوال اینجاست که ـ بر فرض محال ـ اگر بپذیریم که اعترافات امثال آقایان ابطحی، حجاریان و عطریانفر، بخاطر شکنجه و ... بوده، برائت از فتنه سال 88 توسط همه از وزرای پیشنهادی حامی فتنه، همچون آقایان نجفی، میلی منفرد و ... را با کدام استدلال میتوان توجیه نمود؟

جالب اینجاست که برخی از وزرای پیشنهادی متهم به دخالت در فتنه، نه تنها از فتنه 88 اعلام برائت نمودند، بلکه سوگند هم یاد کردند که آن ماجرای پلشت را بیرون از دایره اسلام و انقلاب و نظام دانسته و می دانند و بر وفاداری خود به امام(ره) و امام خامنه ای و پیروی از خط ترسیم شده از سوی ایشان تأکید می ورزند.

...و اینگونه آخرین میخ نیز از سوی حامیان سابق فتنه بر تابوت فتنه آمریکایی ـ اسرائیلی زده شد.

هرچند گذر زمان همه چیز را در عمل مشخص خواهد کرد، اما ما این تغییر در مواضع را به فال نیک می گیریم و به این دوستان تبریک می گوییم. مبارک است انشاالله....

---

روح اله قمری

سیاسی ـ سلطانی فر، تراز اعتدال روحانی

پس از اینکه نام آقای سلطانی فر را در لیست وزرای پیشنهادی دولت اعتدال دیدم یاد چند خاطره از دوران استانداری وی در استان گیلان افتادم، شاید برایتان جالب باشد:

1. کارخانه‌‌ی "ایران الکتریک" رشت در دوران سلطانی فر به ثمن بخس و با قیمت بسیار ناچیز ـ شما بخوانید تقریبا رایگان ـ به امثال قبه فروخته شد. معامله ای که با تبانی و زد و بند فراوان همراه بود. این در حالی است که هنوز هزار سهامدار زحمت کشیده که اغلب از کارگران آن کارخانه هستند و اسناد سهام خود را در اختیار دارند، علیرغم همه پیگیری ها، کارشان به جایی نرسیده است.

2. امیر منصور خسروی اختلاس گر بزرگ بانکی، کسی است که در ابتدای کار با کمک استانداری و دستگاه های اداری گیلان، در زمان مسئولیت آقای سلطانی فر زمینه های رشد و ترقی خودش را فراهم ساخت.

گزارش آقای سلطانی فر در شبکه یک موجی از اعتراض و نفرت را از وی در دل مردم گیلان به خصوص مردم رشت ایجاد نمود، تا جایی که هنوز هم با دیدن چهره وی خاطره تلخ آن سال ها در ذهن این مردم شریف تداعی می شود.

3. در ماجرای برف سنگینی که سال 83 در گیلان رُخ داد استاندار وقت آقای سلطانی فر بود. او استاندار پروازی بود و همزمان با مسئولیت استانداری در خارج از کشور هم درس می خواند و به همین دلیل تا چند روز نتوانست وارد رشت شده و در سه روز بارندگی برف که در گیلان بوده هیچ اقدامی از ناحیه استانداری انجام نشد. نه هشداری، نه آمادگی و نه دستوری، و برف خانه های مردم، کارخانجات و موسسات دولتی را تخریب نمود. استاندار پس از 3 روز یعنی روز 22 بهمن سال83 جلسه تشکیل داد و این در حالی بود که همه چیز تخریب شده بود. جالب اینجا است که او در یک برنامه تلویزیونی در شبکه یک اعلان نمود که همه مشکلات حل شده، در حالی که در همان زمان مشکلات ناشی از برف سنگین موجب قطع آب، قطع برق، بسته شدن راه ها، تخریب سقف ها، درماندگی مسافران اتوبوس ها و سواری ها در مسیرهای درون شهری و برون شهری و گرسنگی مردم و بسته شدن نانوایی ها، داروخانه ها، بیمارستان ها و توقف کامل همه چیز در گیلان شده بود. گزارش آقای سلطانی فر در شبکه یک موجی از اعتراض و نفرت را از وی در دل مردم گیلان به خصوص مردم رشت ایجاد نمود، تا جایی که هنوز هم با دیدن چهره وی خاطره تلخ آن سال ها در ذهن این مردم شریف تداعی می شود.

4. در انتخابات مجلس هفتم، زمزمه هایی از سوی وزارت کشور بلند شد که به دلیل رد صلاحیت برخی کاندیدا‌ها، آمادگی برگزاری انتخابات هفتم را ندارند. در استان گیلان، فرمانداران کاملاً دست از کار کشیدند. آقای سلطانی فر در آن زمان استاندار گیلان بود. نقش او در تحریک استانداران و حداقل مواضع معاون سیاسی اش آقای سید احمد حسینی و فرمانداران استان در این کم کاری و اختلال در کارها هنوز از ذهن فعالان سیاسی و فرهنگی استان گیلان پاک نشده است. از سوی دیگر پس از این زمزمه ها بود که مقام معظم رهبری فرمودند: «انتخابات مجلس باید دقیقاً سر وقت مقرر خود انجام شود.»

5. در زمان استانداری آقای سلطانی فر در گیلان یک نشریه اصلاح طلب عکسی از امام(ره) چاپ نموده بود که در آن تصویر کنار یک دیوار آجری، فردی با یک شصت روی سر امام فشار وارد کرده و امام به تدریج محو می‌شد. عده‌ای از علاقه مندان به امام و نظام احساس تکلیف کردند تا در مقابل این اهانت موضع گیری کنند. آقای سلطانی فر به آقای زارعی ـ فرمانده انتظامی وقت استان گیلان که بعدها بر سر فساد اخلاقی از کار بر کنار شد ـ دستور داد تا به شدت با تجمع کنندگان مقابله کند. این فرمانده هم نیروی ضد شورش خود را در خیابان امام خمینی(ره) رشت و در میدان بانک ملی مجهز و آماده کرد تا این چند نفر را سرکوب کنند. که البته موفق به این کار نشدند.

حال باید از آقای روحانی پرسید در کدام عملکرد این شخص نشانی از اعتدال، مدیریت و تدبیر یافته اند که وی را در این سمت مناسب یافته اند؟

---

روح اله قمری

اجتماعی ـ در محضر آوینی

پیام شهید آوینی به امام خامنه ای:

ما به جهاد فی سبیل الله عشق می ورزیم. و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه خشک و بی روح. این سخن یک فرد نیست، دست جماعتی عظیم است که به سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند، بسیارند کسانی که می دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت و نه تنها آماده که مشتاق بذل جان هستند. سر ما و فرمان شما.

---

شهید آوینی

سیاسی ـ پاسخ به یک نظر

"از خوندن این مطلب متاسف شدم.

چطور به خودتون اجازه میدید که اینطور قضاوت کنید؟

شب دراز است و قلندر بیدار!!! این جمله ای بود که سال 84 درباره احمدی نژاد میگفتیم.

واقعا مواضع احمدی­نژاد  منطیق بر دفاع از آرمان­های انقلاب و اسلام و زنده کردن گفتمان امام خمینی^(ره) است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از اولشم اینطور نبود و امثال همسر رجایی اینو متوجه شدن اما کسانیکه ادعای بابصیرت بودن داشتن نه.

حالا میتونید مواضع منطبق ایشون رو با آرمانهای اسلام و انقلاب ببینید و لذت ببرید."

 

جملات بالا یکی از نظراتی است که توسط یکی از خوانندگان محترم وبلاگ با نام "متأسف" برای مطلبی با عنوان "عایشه های عصر مدرنیته" ـ که نسبت به مواضع سال 88 خانم عاتقه صدیقی همسر شهید گرانقدر رجایی نگاشته شده بود ـ درج گردیده است. با توجه به طولانی بودن پاسخ و عدم امکان آن در بخش نطرات، پاسخ آن به حضورتان عرضه می گردد.

....................................

و اما پاسخ ::افق های روشن::

سلام بر "متأسف"

در انتخابات سال 88 مواضع آقای احمدی نژاد دارای برخی اشکالات بود، و برخی بداخلاقی ها از ایشان سر زد.

سیاسی ـ تلاش باند قدرت جهت سرکوبی فعالان فرهنگی شهر

این مطلب بنا به توصیه برخی دوستان "غیر قابل مشاهده" گردیده است.

شاید وقتی دیگر...

---

روح اله قمری

سیاسی ـ مادر و مادرخوانده

این مطلب بنا به توصیه برخی دوستان "غیر قابل مشاهده" گردیده است.

شاید وقتی دیگر...

---

روح اله قمری